اگر نگرش به زنان در مذاهب و اساطیر روم را خلاصه کنیم، به چند دیدگاه متضاد بر می خوریم.

سیر تحول مطالعه تفاوت های جنسیتی

با تتبع در تاریخ، ادبیات، اسطوره ها و نظریات بسیاری از اندیشمندان فلسفی و... به وضوح می توان درک کرد که قضاوت ها درباره جایگاه و منزلت زنان و همچنین، نقش آنان در زندگی اجتماعی، مملو از برداشت ها و استدلال های متفاوت بوده است.
فلاسفه چه تفاوتی میان زن و مرد قائل بوده اند که در گستره تاریخ، زنان را فرودست تر از مردان معرفی کرده اند؟
برای نمونه، ارسطو (۳۴۸- ۳۲۲ قبل از میلاد) معتقد بود که زنان نمی توانند موجودی کاملا منطقی باشند همچنین، وی بر این باور بود که زنان حسودتر از مردان هستند و بیشتر از آنها دروغ می گویند (استفن سون، ۲۰۰۰).
فیلسوفان جدیدتر نیز تقریبا چارچوب مشابهی را پذیرفته اند. ژان ژاک روسو (۱۷۱۲-۱۷۷۸م) معتقد بود که کار زنان فراهم کردن آسایش مردان و مفید بودن برای آنان است.
دیدگاه روسو در میان چهره های سیاسی نیز بازتاب داشته و آنان را تحت تأثیر قرار داده است؛ برای نمونه، ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه (۱۷۶۹-۱۸۲۱م) نوشت: «طبیعت خواسته است که زنان برده مردان باشند ... آنها دارایی ما هستند ... زنان چیزی جز ماشین تولید بچه نیستند» (ماتلین، ۲۰۰۸، ص۳۹).
شاید تنها فیلسوف مشهور پیش از قرن بیستم که دیدگاه هایش متفاوت با دیگران بود، ژان استوارت میل (۱۸۰۶-۱۸۷۳م) بود. میل فیلسوفی بریتانیایی بود که دیدگاهش تأثیری قوی بر همسر او، هاریت تیلور میل (۱۸۰۷- ۱۸۵۸م) داشت. ژان استوارت میل معتقد است که زنان باید از حقوق و فرصت هایی برابر با مردان برخوردار باشند. آنها باید بتوانند مالک دارایی خویش باشند، رأی بدهند، تحصیل کنند و به انتخاب حرف بپردازند (همان).
 

[مطالعات باستانی]

باستان شناسان علاقه مند به تحقیق در زندگی انسان های ماقبل تاریخ نیز معمولا پژوهش های خود را بر ابزارهای مربوط به شکار متمرکز کرده اند که غالبا اقدامی مردانه بوده است و این واقعیت را نادیده گرفته اند که زنان با گردآوری سبزی ها و غلات، بخش مهمی از خوراک خانواده را تأمین کرده اند.
زنان کلبه ها را نیز می ساختند و تعمیر می کردند (ماتلین، ۲۰۰۸).
با وجود این، در بسیاری از کتاب های تاریخ نامی از زنان برده نشده است، چون کار آنها معمولا محدود به خانه و خانواده بود.
زنان هنرمند غالبا در موسیقی، رقص، گلدوزی فرش های کوچک و دوخت لحاف های پنبه ای عرض اندام می کردند. این نوع هنرهای نسبتا ظریف و گمنام، کمتر از کارهای هنری مردان در زمینه نقاشی، مجسمه سازی و معماری احتمال داشت، مورد توجه قرار گیرد.
زنان کمتر فرصت داشتند یا تشویق می شدند که به کار جدی هنری بپردازند و هنرمند شوند، حتی پیش از قرن نوزده اشاره ای به زنانی که صومعه ای را اداره کنند، نشده است (همان، ص ۴۰)
 

[نگرش به زنان در مذاهب و اساطیر روم]

به طور کلی، اگر نگرش به زنان در مذاهب و اساطیر روم را خلاصه کنیم، به چند دیدگاه متضاد بر می خوریم که در آن گاهی زنان را مظهر شیطان که به مردان آسیب می زنند و بی رحمند، جادوگرانی که می توانند دیگران را طلسم کنند و گاهی انسان های پارسا، بی گناه و شرافتمند معرفی می کند که همانند مریم مقدس، معرف ایثارگری و مراقبت است.
افزون بر این، اساطیر گاهی زنان را «مادر زمین» معرفی می کنند، موجودی که ظریف و به طبیعت نزدیک است (سرد،
۱۹۹۸؛ ماکی،۱۹۹۱)
گرایش جدی محققان در زمینه مطالعات زنان به حرکت های فمینیستی دهه ۱۹۶۰ برمی گردد (فری و هس، ۱۹۸۵؛ کرافورد، ۲۰۰۶)؛ این حرکت ها از ابتدا به تغییر نقش زنان با منزلت حقوقی آنها معطوف نبود.
شکل های اولیه حرکت های فمینیستی، بیشتر بر حق رای زنان، کنترل موالید و دیگر تغییرات قانونی، به منظور فراهم نمودن شرایط پیشرفت اجتماعی زنان و منزلت اقتصادی آنها مربوط بود. حرکت های دهه شصت، به جنبش های حقوق مدنی زنان منجر شد.
تغییرات دهه شصت، هفتاد و هشتاد بر زندگی زنان، مردان و کودکان تأثیر بسزایی داشته است. تاثیر این تغییرات بر زندگی زنان این بود که آنها به عرصه های شغلی و اقتصادی راه یافتند و حضور آنها در حوزه های تخصصی رو به فزونی نهاد. در حوزه روانشناسی از همان آغاز، مطالعه تفاوت های فردی علاقه روان شناسان را به خود جلب کرد و یکی از مهمترین موضوع های این حوزه، تفاوت زن و مرد بود. تأثیر جنبش های فمینیستی در روان شناسی، زنان روانشناس را وادار کرد که به تبیین روانشناسی خاص زنان بیندیشند و به تغییر حوزه های روان شناسی بپردازند؛ بنابراین، مطالعه رفتارهای مربوط به جنسیت را ترغیب نمودند. این مطالعات هسته پژوهش درباره تفاوت های روان شناختی زنان را تشکیل داد (والش، ۱۹۸۵).
تحت تاثیر حرکت های فمینیستی، زنان شروع به مطالعه دیدگاه های کلیشه ای درباره توانایی ها و نقش های زن و مرد کردند، هرچند مطالعه جنسیت در روان شناسی به زمان های گذشته بر می گردد، ولی درگیری مطالعات فمینیستی در روان شناسی نسبتا جدید است.



 
منبع: کتاب «روان شناسی زن و مرد»
نویسنده: مسعود جان بزرگی و علی احمد پناهی


 

بیشتر بخوانید:
استعدادهای برابر زن و مرد
همانندی زن و مرد در ارزشمندی و کرامت 
جایگاه زن و مرد از نگاه اندیشمندان اسلامی 
عقل مرد و زن و رشد و کمال در نگاه اسلام
برابری زن و مرد
تفاوت های فیزیولوژیکی زن و مرد